عاشورا و تاسوعا
امسال هم مثل سالهای قبل برای مراسم تاسوعا و عاشورا به روستای بابایی رفتیم چون همه جمعا و مراسم های خوبی هم دارن امیر آقا هم با بچه های دیگه حسابی عزاداری کردن البته به سبک خودشون البته بگم از گوسفندها هم غافل نشد و سری به اونا زد. روز عاشورا هم که هوا بارانی هم بود، مراسم تعزیه خوانی (شبیه خوانی ) در روستا انجام می شود و امیر آقا امسال گیر داده بود که سوار شتر بشه اونم از نوع وحشی و بعد از کلی صحبت و نصیحت راضی شد که سوار اسب بشه و بعد از اینکه پیاده شد دوباره گیر داد به شتر سواری که متاسفانه شتر ها هم رفته بودند خونشون البته بگم که بابای امیر هم جرأت نزدیک شدن به شترها رو نداره .... خلاصه ادامه هم که هوا بارانی بود و امیر در خانه با بچه ...